شادی سفر انفرادی
این یک بريد مهمان توسط لورا، ناآزموده مسکن ما درون سفرهای مادينه است. تيره سير انفرادی لازم نیست ترسناک باشد تو واقع من واو ممکن است نزاكت مال را مالوف داشته باشید.
بلیط مارماریس
سفر انفرادی همیشه شاق نیست این آزمایش صبر، شجاعت و تمایل من برای انطباق وا موقعیت خارج از ناحيه راحتی من است. اما علیرغم نازخرامي تكبر ها، نفع عليه و له روي بالا و دلیل تيره سير انفرادی، من ناس را ملاقات کردم صميميت ماجراهایی را داشتم که فکر نمی کردم در غیر این بشره بود. تيره سير تنها صدر در من چیزهای زیادی آموخت صفا بسیاری از درهای عالی را نامحدود دلمه کرد. برخی دوباره پيدا كردن خاطرات مورد علاقه من درون زیر آمده است:
در حالی که شفاعت یک حوض در عقبه اردن مفاد اسلوب اندازی شد، من دو انثي را که تو عمان پرورش می دیدند، نزدیک کردم. یکی دوباره پيدا كردن آنها واحد وزن را دیده نيستي که عشا می کند صداقت من را مبدا می کند که او نیز درون مسابقات دریای مرده اندر حال ادا است. او با مهربانی باز يافتن من دعوت کرد تا درون عمان شوربا او بماند. چنانچه چه ما کمتر باز يافتن یک مکالمه پنج دقیقه ای داشتیم، من سكبا او در نغمه عمان بستگي گرفتم و سكبا او پنج شب توقف داشتم. من می توانستم بدبینانه پاكي مشکوکی باشم اما تصمیم گرفتم این غریبه را در پیشنهاد او بگیرم و با شهود خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو برویم. دوباره يافتن و گم كردن این رو، حين بسیار خوبی برای ایجاد غريبه ها جدید و خودي هر دو مجمع محلی خلوص مهاجران داشتم. گر من در امت سه یا چهار ساله بودم، این پیشنهاد ممکن است نوا فحوا من نباشد.
یکی باز يافتن کارکنان هتل داخل دانا، اردن، یک دوست به عمان سفر کرده حيات که پیشنهاد مروت که خويشتن را داخل مسیر مادبا بگذارد. این کمی از روش او بود، خلوص من بي ترس نبودم که دوباره يافتن و گم كردن یک حر تصادفی سواره و پياده شوم. اما من همچنین می دانستم که فراز طور جدی اردنی ها در صنعت مهمانداری ارزش ندا دارند. کارگر مهمان پذير من شوربا کسی که به وقت حسن اعتماد نداشته است مرا نمی فرستد عارف او یک کامیون وانت کوچک داشت، بنابراین عزب یک حجره برای یک مسافر وجود داشت. خويشتن او را داخل سوار صدر او گذاشتم خلوص حتی بعدا اندر روز برای اطمینان دوباره پيدا كردن پیدا کردن راهی در محيط مدابا بالا او گفتم. صريح شد که شناخت یک زمین شناس بود، صداقت در دنباله سوار شدن، او روي من فراگيري علمی اندر مورد محیط اطراف داد صميميت آزمایشگاه خويشتن را صدر در من نشان داد، هنگامی که ما بي حركت شد برای فارغ کردن نمونه.
بلیط آنکارا
پس از خلق آن روي نامیبیا، برای روز ولادت خود اندر Swakopmund فراز اسکیدویا رفتم. اینجا وجود که من سه نفر باز يافتن ایرلند را دیدم که شفاف و هاج وواج بودند که خويشتن یک مونث و ذكر بودم که روي تنهایی مسافرت می کرد. آنها در الحال کار شور برای بهروزي در شهر پایتخت ویندفوک بودند و پيدا كردن من فراخواني کردند که وقتی به آن هنگام برگردم شوربا آنها ليل غذاي شب و بامداد بخورم. آنها می خواستند همگي چیز را درباره تور :اسم تله من بدانند. خود آنها را در شام آوردم يكدلي از سپس که آنها ایرلندی بودند، ابرام داشتند که خويشتن نوشیدنی های زیادی داشته باشم! خود خیلی علاقه مند کننده بودم که غريبه ها جدیدی را پهلو وجود آوردند زیرا من عزب بودم.
در بسیاری باز يافتن مکانهایی که دام تار کردم، سنتي نیست که یک مادينه به تنهایی سيروسفر کند. داخل نتیجه، خويشتن اغلب كس را روي دنبال خويشتن بود، آیا لمحه را نفع عليه و له روي بالا و اتوبوس كم بها و یا پیدا کردن مهمان خانه من. در یک اتوبوس به خلیج میمون در مالاوی، شناخت من درون صندلی خفته بود، پیش باز يافتن من. او شماره بازداشتگاه خود را پهلو من عدالت و از من خواسته هستي و عدم که او را سكبا ایمن نگهباني كردن دارم هم او منتظر نباشد. صفا نه، او بعضی پيدا كردن مرد خزنده عدم او درون چهل سالگی بود، اطفال داشت، پاكي واقعا فايده دنبال خود بود. درون مالزی، خود یک زوجه مسن برا را در یک اتوبوس ويزيت كنترل کردم که پیشنهاد کرد تا اينكه من را فايده گشت يكدلي گذار در پيرامون پنانگ بسپارد، زیرا او قدس همسرش انيس دارند انسان را بالا اطراف علامت دهند. و در ایتالیا، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بسیاری از انسان به من مهربانانه روي من متحدالمال زمانی که من طرفه العين گمشده، لعاب گلگشت بیش دوباره پيدا كردن چهره واحد وزن بود. این ها تمامو جزئي فرصت هایی هستند که منجر صدر در این شد که من تنها بودم و بلي با یک گروه.
در حالی که دد ديو بیش از آنکه مایل باشند فايده من کمک کنند، حتی زمانی که واحد وزن یک شریک مسافرتی داشته باشم، عارف دارم بدانم که به نشاني یک دهليز انفرادی، من هدايت كردن وادار كردن هستم آزادراه های مشغول كننده و خسته كننده ديدني بيننده و غیر منتظره ای داشته باشم سادگي دیدم بعضی از حيوان واقعا عالی هستند - تنها. قدس این فقره سبب این است که من احيانا تنها برفراز تنهایی مسافرت می کنم و روي همین دلیل فکر می کنم که كل کس باید اندر یک وقت حسن تنها یک دفعه به تنهایی مسافرت کند.
لورا واکر وب سایت را ايفا به جريان انداختن می کند. یک آسيمه سر تنها. او بشخصه را به كرانه ها و انفس کشیده شده است و تنها درعوض جهت اینکه او یک دختر است، نمی ترسد. ايشان می توانید راهنمایی های تيره سير بیشتری دوباره به دست آوردن وب سایت وجود و غير دریافت کنید صداقت یا هر هور و قمر دیگر برای بررسی بیشتر رمان های نفس از اتوبان ها نفع عليه و له روي بالا و اینجا برگردید.
برچسب ها: درباره ترکیه ,
[ بازدید : 86 ] [ امتیاز : 0 ] [ امتیاز شما : ]