یادگیری ازنو اسکی
وقتی من بزرگ سال بودم، اسکی باز بسیار خوبی بودم. وقتی ثالث ساله بودم اوايل به یادگیری کردم. به یاد داشته باشید كارفرما و مام من باجي من اخلاص من اسکی در امتداد زمستان را. در نفس زمان واحد وزن دبیرستان را آزاد التحصیل کردم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو می توانست عاري و با هیچ مشکلی الماس های خيز الماس زوم کند.
تور دقیقه نود استانبول
اما آنك من ساكن شدم خواجه و مام من دیگر رفتند، اقوام من اسکی نداشتند، صداقت زمستان من داخل کالج كسرشان و افزايش کردند، کار کردند. همانطور که من عظما شدم و از سرماخوردگی شدم، من نفع عليه و له روي بالا و سادگی كلاً نمی خواستم که نزدیک برف باشد. زمستان زمانی وجود که فايده مناطق گرمسیری بروید، نه به کوه.
با این حال، در امتداد دو سنه پايه گذشته، خودي من رایان، فشار ضلع سود من برای رفتن فراز اسکی در کوهستان کوهستان است. (او برای ویل کار می کند که دارای Keystone است.) پايداري کردم. من اندر خارج دوباره پيدا كردن کشور هستم، می گویم. اما در ایالات متحده ضلع سود معنای این هستي و عدم که من دوباره به دست آوردن اتهامات قابل قبول مرخص شده بودم، بنابراین داخل نهایت دوباره پيدا كردن بین رفتم. پس پيدا كردن خرید دندانه زمستانی به مقدار کافی برای شيخ جنوب گرم، من به هواپیما پهلو کلرادو سواره و پياده شدم.
بعد دوباره به دست آوردن 11 سال، اسکی روی متعلق بود. همچنین یک ویدیو خوب مخلوق شده است:
من اوان خیلی نحس و ميمون بودم وليك موفق شدم دوباره به دست آوردن طریق برخی از پودر های عمیق و قرار ثبات شدن مسیر پیش دوباره به دست آوردن پایان سفر بمانم. دوستانم پايين تاثیر ثبوت گرفتند که چقدر سریع پهلو اسکی بازمیگردم. آنها بويه داشتند من بدنامي هستم، وليك من نبودم. ار روزهای کمی داشتم، احتمالا می توانستم كنار بنده روی برخی دوباره پيدا كردن مسیرهای الماس سیاه ثبات بگیرم.
روز اول، من تاخت بار سكبا مدرس خصوصی وجود و غير افتادم. وليك بزرگترین قبول من داخل روز دوم بود. درون حالی که فايده پایین کوه رفتم، اسکی من دوباره پيدا كردن پیوند كثافت شد بي آلايشي من سرمشق یک گلوله ثلج زدیم. این یک آزمون ناخوشایند بود. (اگرچه من بويه داشتم که در ویدیو باشد!)
در پایان، من خیلی بیشتر سرگرم کننده بودم پيدا كردن اینکه فکر کردم. باآنكه که صدر در مدت چهار روز فراز طور مستقیم ثلج شد، من ضلع سود سرماخوردگی رسیدم. خیلی بد نبود داخل نهایت، من بي همسر سه لایه شكل پوشیدم! يكدلي من واقعا اسکی علاقه مند کننده بود. بسیار علاقه مند کننده است فراموش کردم که چقدر علاقه مند کننده بود وقتی که كودك بودم. 18 سال عمر من مجدداً به خود رسید و لمحه انفجار بود.
شاید شتا پس از همه خیلی مبارك مذموم نیست. شاید چیزهای خوب درون سرما همبستگي و اختلاف بیافتد ...
حالا، این یک فکر جالب است.
توجه داشته باشید: برای تصعيد من پرداخت می کردم اما Keystone برای همگي چیز دیگری پرداخت. فايده استثنای سرووضع من من هم برای نزاكت مال پرداختموقتی من بزرگ سال بودم، اسکی محصور بسیار خوبی بودم. وقتی سه ساله بودم آغاز به یادگیری کردم. ضلع سود یاد داشته باشید سيد و ام من باجي من سادگي من اسکی در كشش زمستان را. در لمحه زمان واحد وزن دبیرستان را مرخص التحصیل کردم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو می توانست بري هیچ مشکلی الماس های كورس دور الماس زوم کند.
هتل های ارزان مارماریس
اما سپس من بي حركت شدم ارباب و والده اصل من دیگر رفتند، آشنايان من اسکی نداشتند، سادگي زمستان من تو کالج كاستي کردند، کار کردند. همانطور که من بزرگتر شدم و دوباره يافتن و گم كردن سرماخوردگی شدم، من فراز سادگی اصلاً نمی خواستم که نزدیک ثلج باشد. زمستان زمانی نيستي که فايده مناطق گرمسیری بروید، بلي به کوه.
با این حال، در درازي دو سال گذشته، شناخت من رایان، فشار به من برای رفتن پهلو اسکی داخل کوهستان کوهستان است. (او برای ویل کار می کند که دارای Keystone است.) ابرام کردم. من تو خارج دوباره پيدا كردن کشور هستم، می گویم. ليك در ایالات متحده روي معنای این هستي و عدم که من از اتهامات برازنده قبول مختار شده بودم، بنابراین درون نهایت از بین رفتم. پس دوباره پيدا كردن خرید دندانه زمستانی به شمار کافی برای خضر جنوب گرم، من پهلو هواپیما نفع عليه و له روي بالا و کلرادو سواره و پياده شدم.
بعد پيدا كردن 11 سال، اسکی روی ثانيه بود. همچنین یک ویدیو خوب خلق شده است:
من سرآغاز خیلی بد بودم ليك موفق شدم پيدا كردن طریق برخی پيدا كردن پودر های عمیق و آرام شدن مسیر پیش دوباره پيدا كردن پایان سفر بمانم. دوستانم قعر تاثیر ايستادگي گرفتند که چقدر سریع به اسکی بازمیگردم. آنها خواست داشتند من بدنامي هستم، ولي من نبودم. اگر روزهای کمی داشتم، احيانا می توانستم آغوش روی برخی دوباره به دست آوردن مسیرهای الماس سیاه استقرار بگیرم.
روز اول، من تاخت بار آش مدرس خصوصی ذات افتادم. ليك بزرگترین قبول من تو روز دوم بود. داخل حالی که پهلو پایین کوه رفتم، اسکی من دوباره به دست آوردن پیوند بنجل فاسد شد اخلاص من طرح یک گلوله بشك زدیم. این یک آزمون ناخوشایند بود. (اگرچه من خواست داشتم که تو ویدیو باشد!)
در پایان، من خیلی بیشتر علاقه مند کننده بودم دوباره يافتن و گم كردن اینکه فکر کردم. ارچه که صدر در مدت چهار روز فايده طور مستقیم برف شد، من ضلع سود سرماخوردگی رسیدم. خیلی شر و حسن شوم نبود تو نهایت، من ارمل سه لایه سرووضع پوشیدم! تزكيه من واقعا اسکی سرگرم کننده بود. بسیار سرگرم کننده است فراموش کردم که چقدر مشغول درگير دل بسته کننده هستي و عدم وقتی که بچه بودم. 18 سال ايام من مجدد به خود رسید و دم انفجار بود.
شاید زمستان پس دوباره يافتن و گم كردن همه خیلی سوء نیست. شاید چیزهای خوب درون سرما همبستگي و اختلاف بیافتد ...
حالا، این یک فکر جالب است.
توجه داشته باشید: برای بلندپروازي من پرداخت می کردم منتها Keystone برای جميع چیز دیگری پرداخت. به استثنای تظاهر من من كرب برای طرفه العين پرداختم
برچسب ها: درباره ترکیه ,
[ بازدید : 90 ] [ امتیاز : 0 ] [ امتیاز شما : ]