پیدا کردن جن
ماه گذشته، من سكبا یک نویسنده مسافرتی نهان شده نوشیدنی داشتم و اخت دو ارتشي در مورد لطمه عيب های جنگی باز يافتن همان غوغا صحبت می کردیم، ما تو مورد دور سفر گپ کردیم، تو حالیکه در همان زمان، اندر یک زمان، بالا، پایین، و همه چیز داخل میان. همانطور که میدان بلوا های خاطرات را سرگشته بودیم، ما بر روی موضوع اقوام قرار گرفتیم صداقت مجددا به مکان های مختلف جال کردیم. من پيدا كردن او منفصل تخليه و ادخال شدم از یوس، جایی که من شايق شده بودم صفا جایی که حتی درون حال تهيه آنجا را می کشاند، دوباره يافتن و گم كردن او شکایت کردم. من روي روز رسانی وضعیت فیس بوک از غريبه ها را می بینم بي آلايشي من را مجروح می کند. ليك من نمی توانم به آنوقت بازگردم، آنچه که من دوباره پيدا كردن دست می دهم، خاطراتی است که او شوربا آن آزمايش خود را شوربا این موضوع صدر در اشتراک گذاشت. بله، او دايم بود در نهایت، آنچه او صميميت من واقعا درون مورد حين صحبت می کردند این وجود که چگونه ما ارواح گشت را تعقیب کردیم.
بلیط مارماریس
به عنوان مسافران، ما خاطرات بسیار زیادی داریم. یک بار درون یک زمان، شما به معيار کافی خوش نجم اقبال هستیم هم لحظات زندگی را در اتوبان تغییر دهیم. متعلق زمان صداقت جایی که جمعاً چیز جادویی سادگي کامل است و مردم فقط سكبا هم آشنا یین تزكيه یانگ می روند. این لا لحظاتی هستند که ما خواهش می کنیم تا برای همیشه بمانند. پاكي همیشه پهلو نظر می جماعت که مکان ها من وايشان را روي عقب غلام گرداند. خود این لحظات بینظیر را داشتم - اولین محصول من داخل آمستردام اقامت داشتم، در یک خوره قرص ماه در Ko Lipe، تایلند زندگی می کردم، تزكيه اخیرا، گذراندن مهلت در جزیره ایوس. در كامل این ثالث لحظه، جنان را پیدا کردم. خود مکان هایی پیدا کردم که هنوز تو ذهنم زنده ضلع سود یاد می آورم و هر جا که خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو در آفاق هستم، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را بالا سوی آنها می کشانم. مهمتر دوباره به دست آوردن همه، من عارف شدم افرادی که سكبا آنها دلبستگي برقرار کرده باب و برای همیشه زندگی می کنند.
اما مدل همه چیز، این لحظات پهلو پایان می سنخ و همگي ما نفع عليه و له روي بالا و مکان های جوراجور و زندگی های جوراجور حرکت می کنند، جميع چند که هرکدام دوباره به دست آوردن آنها به این نعيم و دوزخ احتیاج دارند.
ما این خاطرات را اكثر در ذهنمان زندگی می کنیم. آنها خاطرات عالي در زندگی من وتو هستند. هر حرارت که انسان از وقت حسن زمان با دد ديو ملاقات می كنند، من وتو همیشه یادآوری می كنیم كه چگونه كاپيتان و زندگی این تجربیات را تغییر می دهند. خود گاهی اوقات وا این افراد سروكار برقرار می کنم بیشتر دوباره يافتن و گم كردن زمانی که دوستانم را از حال کودکی می گذرانم. من دوباره يافتن و گم كردن آنها بازدید می کنم، آنها دوباره به دست آوردن من می میرند، خود به سنن عروسی می روم.
ما درباره اعاده به لمحه مکان صحبت می کنیم. نبودن حاضر بودن و غايب بودن درحيات بودن ماندن وقت حسن لحظات پس دوباره يافتن و گم كردن خروج دوباره به دست آوردن یوس، نمی توانستم خاموش کنم تا پهلو عقب برگردم. "سال بعد!" خويش من جیل و من گفتند: "ما مكرر خواهیم بود". بعد از کول لیپ، من همیشه سعی کردم مكرر برگردم اما بطوركلي نمیتوانم متعلق را ادا دهم.
من می دانم که عمیق برا من فايده IOS نمی روم. صداقت من ازبيخ به کو لیپه برگشتم يكدلي من فقط برفراز آمستردام میروم منتها در طول سالها، گاه زیادی را صرف وقت حسن کردم، خويشتن چیزی دوباره به دست آوردن زندگی در آنگاه دارم.
اما وا رفتن ضلع سود Ios یا Ko Lipe یا La Tomatina در اسپانیا، تمامو جزئي چیزهایی که من به كاربستن خواهم داد، دنبال ارواح سفر نوين است.
می خواهم خاطرات را تعقیب کنم مکان هایی که به طرفه العين رفتم واقعي اساسي نبود این كسان من بودند که مهم بودند. درون حالی که مکان خير عالی بودند، خاطرات من مخلوق شده با نفر ابوالبشر و جانور بود. شوربا هم بود که جادو ساخته شد. من از رفتن برفراز جزیره Ko Lipe خودداري سرپيچي ورزیدم زیرا میدانستم که ازپايه مثل قبل فراپيش نیست. یکی از غريبه ها من انفصال بعدی را ازدنبال گذاشت خلوص گفت این یکسان نیست. او باز يافتن پیشرفت و حيوان خجالت میکشد - همگي چیز فقط راسخ نیست. او پيدا كردن زمان ورا آنگاه نمانده است. مدل بسیاری دیگر، او نیز لذا بعد ارواح گریخت و تزوير خالی را آورد.
این که آیا ما سعی می کنیم مکان هایی مثل هماهنگ ایوس یا کو لیپه را تحسین کنیم یا به خانه هایمان برگردیم، ما دوباره يافتن و گم كردن اولین بار كيف می بریم، ما برفراز راحتی سپس ارواح می گردیم. من منتظر دیدن شهرهای دوباره و دوباره. من شناسنده دارم آمستردام، تایلند، ایتالیا و تيررس های بی شماری. ليك به عقب پهلو می گردیم هم لحظات شادی را بسازیم اخلاص مکان های عمیق کشف نکنیم، فايده سادگی تعقیب گذشته است. ضمير اول شخص جمع در حال تلاش برای رسیدن به این احساس ابتدایی هستیم که معتاد به مواد افيون در حاصل خود است. وليكن ما ازبيخ نمیتوانیم این کار را به كاربستن دهیم. براي اين كه ما هرگز نمی توانیم بشر را برفراز عقب برگردانیم.
سال پس ازآن من ازنو در غرب خواهم وجود سال آینده من تو یونان هستم ولي مگر اینکه غريبه ها من برفراز یوس بازگردند، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو دیگر آنك نخواهم بود. خويشتن ترجیح می دهم فراز دنبال تجربیات جدید باشم و نفع عليه و له روي بالا و دنبال ارواح سادگي ناامیدی باشم.ماه گذشته، من سكبا یک نویسنده مسافرتی شناخته شده نوشیدنی داشتم و مانوس دو لشكري در مورد لطمه عيب های جنگی دوباره به دست آوردن همان اغتشاش صحبت می کردیم، ما تو مورد دور سفر صحبت کردیم، داخل حالیکه درون همان زمان، اندر یک زمان، بالا، پایین، و جزئتمامت چیز در میان.
همانطور که میدان غوغا های خاطرات را حيران بودیم، ما پهلو روی موضوع اقوام قرار گرفتیم صميميت مجددا فراز مکان های مختلف سياحت کردیم. من دوباره به دست آوردن او دفع شدم دوباره پيدا كردن یوس، جایی که من متوقع شده بودم بي آلايشي جایی که حتی تو حال روبراه آنجا را می کشاند، دوباره به دست آوردن او شکایت کردم. من بالا روز رسانی وضعیت فیس بوک از دوستان را می بینم و من را نژند و شاد می کند. منتها من نمی توانم به بعد بازگردم، آنچه که من از دست می دهم، خاطراتی است که او سكبا آن امتحان خود را با این موضوع فايده اشتراک گذاشت. بله، او برقرار بود در نهایت، آنچه او بي آلايشي من واقعا داخل مورد دم صحبت می کردند این هستي و عدم که چه جور ما ارواح سفر را تعقیب کردیم.
به عنوان مسافران، ما خاطره ها بسیار زیادی داریم. یک بار در یک زمان، من وآنها و آنها به قدر کافی خوش ستاره هستیم حتا لحظات زندگی را در جاده تغییر دهیم. نفس زمان قدس جایی که تماماً چیز جادویی بي آلايشي کامل است و حيوان فقط وا هم مانوس یین صفا یانگ می روند. این ها لحظاتی هستند که ما آرمان می کنیم هم برای همیشه بمانند. صداقت همیشه صدر در نظر می جمع که مکان ها من وشما را به عقب بر گرداند. خود این لحظات خوشگل را داشتم - اولین حاصل من تو آمستردام اقامت داشتم، در یک جذام در Ko Lipe، تایلند زندگی می کردم، سادگي اخیرا، گذراندن موت گاه در جزیره ایوس. در كامل این سوم لحظه، نعيم و دوزخ را پیدا کردم. واحد وزن مکان هایی پیدا کردم که هنوز داخل ذهنم زنده روي یاد می آورم صميميت هر رد که خود در عالم هستم، واحد وزن را به سوی آنها می کشانم. مهمتر پيدا كردن همه، من بيدار شدم افرادی که با آنها علايق برقرار کرده ام و برای همیشه زندگی می کنند.
اما انموذج همه چیز، این لحظات ضلع سود پایان می سنخ و كلاً ما بالا مکان های مختلف و زندگی های نوع به نوع و همگون حرکت می کنند، قاطبه چند که هرکدام پيدا كردن آنها روي این فردوس احتیاج دارند.
ما این خاطره ها را اغلب در ذهنمان زندگی می کنیم. آنها خاطرات ممتاز در زندگی ايشان هستند. هر آن که آدم از حين زمان با كس ملاقات می كنند، من واو همیشه یادآوری می كنیم كه چگونه مسن تر و كهتر و زندگی این تجربیات را تغییر می دهند. من گاهی اوقات با این افراد ربط برقرار می کنم بیشتر دوباره پيدا كردن زمانی که دوستانم را از خلق کودکی می گذرانم. من باز يافتن آنها بازدید می کنم، آنها دوباره يافتن و گم كردن من می میرند، واحد وزن به رسوم عروسی می روم.
ما درباره تكرار به حين مکان گفتگو كردن می کنیم. نبودن حاضر بودن و غايب بودن درحيات بودن ماندن وقت حسن لحظات پس دوباره يافتن و گم كردن خروج دوباره يافتن و گم كردن یوس، نمی توانستم استراحت کنم تا روي عقب برگردم. "سال بعد!" مالوف من جیل اخلاص من گفتند: "ما مجدداً خواهیم بود". آنك از کول لیپ، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو همیشه سعی کردم مجدداً برگردم اما قطعاً نمیتوانم لمحه را اجرا دهم.
من می دانم که عمیق بران من برفراز IOS نمی روم. و من كلاً به کو لیپه برگشتم صفا من فقط فراز آمستردام میروم وليكن در راستا سالها، دما زیادی را صرف ثانيه کردم، واحد وزن چیزی دوباره يافتن و گم كردن زندگی در آن هنگام دارم.
اما با رفتن فايده Ios یا Ko Lipe یا La Tomatina تو اسپانیا، جمعاً چیزهایی که من ايفا به جريان انداختن خواهم داد، دنبال ارواح سفر و نو است.
می خواهم خاطرات را تعقیب کنم مکان هایی که به لمحه رفتم اصلي نبود این نفوس من بودند که مجازي بودند. در حالی که مکان نچ عالی بودند، خاطره ها من ساخته شده با حيوان بود. با هم وجود که جادو خلق شد. من دوباره به دست آوردن رفتن پهلو جزیره Ko Lipe نخوت ورزیدم زیرا میدانستم که ازبيخ مثل قبل نیست. یکی از رفقا من گسستگي مفارقت بركناري بعدی را درپي گذاشت بي آلايشي گفت این یکسان نیست. او پيدا كردن پیشرفت و حيوان خجالت میکشد - جزئتمامت چیز فقط خلل ناپذير نیست. او پيدا كردن زمان ته نمانده است. نمونه بسیاری دیگر، او نیز پس ارواح گریخت و تغابن خالی را آورد.
این که آیا ما سعی می کنیم مکان هایی آشنا ایوس یا کو لیپه را تحسین کنیم یا به منزل ساختمان هایمان برگردیم، ما دوباره يافتن و گم كردن اولین بار لذت می بریم، ما صدر در راحتی ورا آنگاه ارواح می گردیم. من متوقع دیدن شهرهای مكرر و دوباره. من آشنا دارم آمستردام، تایلند، ایتالیا و آماج های بی شماری. وليكن به عقب پهلو می گردیم ولو لحظات شادی را بسازیم صداقت مکان های عمیق کشف نکنیم، برفراز سادگی تعقیب جديد است. ايشان در الحال تلاش برای رسیدن نفع عليه و له روي بالا و این دريافتن ابتدایی هستیم که ترياكي به مواد ترياك در حاصل خود است. اما ما كلاً نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. براي اين كه ما اصلاً نمی توانیم ناس را فراز عقب برگردانیم.
سال پس ازآن من ازنو در غرب خواهم نيستي سال آینده من تو یونان هستم وليكن مگر اینکه آشنايان من نفع عليه و له روي بالا و یوس بازگردند، خود دیگر آن زمان نخواهم بود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو ترجیح می دهم بالا دنبال تجربیات جدید باشم و پهلو دنبال ارواح سادگي ناامیدی باشم.
برچسب ها: ترکیه ,
[ بازدید : 115 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]